🌷اشعار عرفانی امام خمینی(ره)🌷

چشم بيمار

من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم

چشم بيمــــار تــــو را ديــدم و بيمار شدم

فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم

همچــــو منصــور خــــــريدار سرِ دار شدم

غم دلدار فكنده است به جانم، شررى

كـــه بـــه جــــان آمدم و شهره بازار شدم

درِ ميخانه گشاييد به رويم، شب و روز

كه من از مسجد و از مدرسه، بيزار شدم

جــــامــه زهد و ريا كَندم و بر تن كردم

خــــرقــــه پيــــر خـــراباتى و هشيار شدم

واعـــظ شهــر كــه از پند خود آزارم داد

از دم رنــــد مــــى‏آلــــوده مــــَددكار شدم

بگـــذاريــــد كــــه از بتكــده يادى بكنم

مـــن كـــه با دستِ بت ميكده، بيدار شدم
دیدگاه ها (۰)

🌷سخنان امام خمینی(ره)🌷

🌷خلاصه زندگینامه امام خمینی(ره).....بخش اول🌷

💠وای از آن تندباد نیمه خرداد....بخش سوم💠

💠وای از آن تندباد نیمه خرداد....بخش دوم💠

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط